چه جوری بین کار و زندگی تعادل ایجاد کنیم؟
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۹۶۴۰۷
به گزارش قدس آنلاین به نقل از جام جم، گاهی کار زیاد ما را وادار میکند تا رفاه خود را کنار بگذاریم. حتی برای برخی از ما، برنامه کاری فقط محدود به ساعات معمول اداری نیست. زمانی، بیشتر کارها دستی بود، اما با انقلاب فناوری و بهخصوص اینترنت، ماجرا کاملا تغییر کرده، به طوری که مرز بین کار و زندگی بسیار کمرنگ شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
معنای تعادل کار و زندگی: تعادل بین کار و زندگی بهعنوان تنظیم بهینه زمان و مدیریت کار با امور شخصی و خانوادگی فرد، شناخته میشود که برای تسهیل سلامت و رضایت، کاملا ضروری است. اساسیترین عناصر مورد نیاز برای دستیابی به تعادل، استراحت کافی و حجم کاری مناسب است. گرچه در اکثر مواقع وجود شرایط نامساعد اقتصادی عامل اصلی عدم این تعادل است، اما کمک گرفتن از کارشناسان تا حدی میتواند به ایجاد آن کمک کند. مطالعهای که توسط بانک فدرال ایالات متحده انجام شده است نشان میدهد تعادل بین کار و زندگی، بهرهوری کارکنان را تا ۱۰.۶درصد افزایش میدهد.
۱- ایجاد تخصصدکتر مهدی رحمانی، کارآفرین و مدیر یکی از شرکتهای موفق دانشبنیان، با بیان اینکه امروزه شرایط اقتصادی جهان و همچنین کشور ما به گونهای است که افراد مجبور به صرف زمان زیاد برای کار هستند و برقراری تعادل کاری سخت است، فراگیری یک تخصص و به تبع آن کسب درآمد بالاتر را به عنوان عاملی برای تسهیل تعادل کار و زندگی معرفی میکند. وی میگوید: «اگر افراد غیرمتخصص که مجبورند به صورت دو یا سه شیفته کار کنند، بتوانند سراغ یک حرفه تخصصی بروند، زمان کمتری از زندگی شخصی خود را به کار اختصاص میدهند و بیشتر در کنار خانواده خواهند بود.»
۲- شناسایی قاتلان زمانقاتلان زمان فعالیتهایی هستند که انجامشان جز هدر دادن وقت، چیزی برای شخص به ارمغان نمیآورد. دکتر مهرنوش دارینی، روانشناس و مشاور فردی، توضیح میدهد: «برخی افراد، بیشتر زمانهای مهم شخصی خودشان را از دست میدهند و به دلیل نداشتن مدیریت زمان، قادر به برقراری تعادل بین کار و زندگی نیستند.»
۳- استفاده از زمان کوتاه استراحتدکتر دارینی، به اشخاصی که ناگزیر هستند تا مدت زمان طولانی کار کنند توصیه میکند، از زمان کوتاهی که میتوانند به استراحت ذهنی، جسمی یا داشتن فعالیتی که بسته به نوع شغل قابل اجراست، استفاده کنند، حتی برای پنج دقیقه.
۴- شناخت از خودامین قشونی، کارآفرین و مشاور در حوزه استارتآپها میگوید: «بسیاری از ما تصور میکنیم که روانشناسی صرفا برای کسی مناسب است که دچار یک مشکل حادی شده است. اگر ما قبل از رفتن سراغ هر کاری، شناخت کاملی از روحیه شخصی خودمان داشته باشیم، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد؛ بنابراین در این مورد، روانشناسی چیزی بیش از یک مشاوره شغلی، نقش ایفا خواهد کرد.»
۵- مدیریت مالیتقسیم هزینههای زندگی براساس درآمد، یکی از عوامل مهم در تعادل بین کار و زندگی است. دکتر رحمانی در این خصوص میگوید: «مدیریت مالی اینگونه نیست که از نیازهای اصلی خودتان دست بکشید، مدیریت مالی در واقع به این معنی است که نیازهای شخصی خود را طبقهبندی کنید و براساس اولویتها، برای آنها تعریف هزینه کنید.» او ادامه میدهد: «خیلی از افراد با این قاعده میتوانند، بدون نیاز به کار بیشتر به این تعادل دست پیدا کنند.»
منبع: اقتصاد آنلاینمنبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: شاغلان تعادل بین کار و زندگی شخصی خود
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۹۶۴۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دشمن دشمن شما، واقعا دوست شما است؟
دانشمندان برای اولین بار یک مدل شبکه اجتماعی با استفاده از فیزیک آماری توسعه دادهاند که صحت نظریه تعادل اجتماعی هایدر را نشان میدهد.
به گزارش دیجیاتو، نظریه تعادل اجتماعی هایدر توضیح میدهد که انسانها ذاتاً میکوشند تا در محافل اجتماعی به هماهنگی برسند. طبق این نظریه، چهار اصل وجود دارد که باعث تعادل روابط میشوند:
دشمنِ یک دشمن، یک دوست است.
دوستِ یک دوست، یک دوست است.
دوستِ یک دشمن، یک دشمن است.
دشمنِ یک دوست، یک دشمن است.
مطالعات بسیاری تلاش کردهاند تا این نظریه را با استفاده از علم شبکه و ریاضیات تأیید کنند. اما این تلاشها بیثمر بودهاند، زیرا شبکهها با روابط کاملاً متعادل فاصله دارند. سوال این است که آیا شبکههای اجتماعی از یک مدل شبکه متعادلتر هستند یا نه. بسیاری از مدلهای شبکه سادهتر از آن هستند که بتوانند پیچیدگیهای روابط اجتماعی را در خود جای دهند. از این رو، نتایج آنها با واقعیت ناسازگار است.
پژوهشگران دانشگاه نورثوسترن در مطالعه خود با موفقیت دو بینش کلیدی را گنجاندهاند که، سرانجام بعد از ۸۰ سال، صحت نظریه تعادل اجتماعی هایدر را نشان میدهد. اول این که همه یکدیگر را نمیشناسند؛ دوم، بعضیها در روابط خود مثبتتر از دیگران هستند. پژوهشگران این دو نکته را از مدتها قبل میدانستهاند، اما نمیتوانستند آنها را همزمان در مدلهای خود بهکار بگیرند.
یکی از پیشبینیهای نظریه تعادل اجتماعی این است که دو قطب سیاسی مخالف در یک جامعه ایجاد خواهند شد.
نظریه تعادل اجتماعی چه میگوید؟نظریه تعادل اجتماعی هایدر از گروههای سه نفره استفاده میکند تا این فرض را توضیح دهد که انسانها بهدنبال روابط راحت و هماهنگ هستند. در روابط متعادل، همه همدیگر را دوست دارند. یا اگر یک نفر از دو نفر دیگر بدش میآید، آن دو با یکدیگر دوست هستند. روابط زمانی نامتعادل میشوند که هر سه نفر از هم بدشان میآید، یا یک نفر دو نفر را که همدیگر را دوست ندارند دوست دارد. چنین روابطی منجر به تنش و اضطراب میشوند.
این توضیحات با چیزی که در جوامع میبینیم بسیار سازگار هستند. در دنیای امروز دوقطبیهای شدیدی وجود دارد که خود را بهصورت قطبهای سیاسی نشان میدهند. اگر تمام افرادی که شما دوستشان دارید، تمام افرادی را که دوستشان ندارید دوست نداشته باشند، نتیجه دو حزب سیاسی خواهد بود که از یکدیگر متنفر هستند.
استفاده از محدودیتها در مدلهای شبکهدر یک مدل شبکه، هر فرد یک گره و رابطه او با فرد دیگر یک لبه است که میتواند یک کیفیت خاص داشته باشد. دانشمندان پیشتر روابط دوستی یا دشمنی را در شبکهها بهصورت تصادفی مشخص میکردند. چنین مدلهایی از شبکه نمیتوانند واقعیت جوامع را با موفقیت نشان دهند.
پژوهشگران نورثوسترن، ایستوان کوواک (István Kovács) و بینگجیه هائو (Bingjie Hao)، از رویکرد تصادفی استفاده نکردند. برای این که تعاملات تصادفی باشند، هر گره (فرد) باید شانسی برابر برای مواجهه با گرههای دیگر داشته باشد. اما در زندگی واقعی چنین نیست؛ مثلاً ممکن است شما هیچگاه دوستِ دوست خود را نبینید.
کوواک و هائو مدل خود را بهگونهای ساختند که احتمال مثبت یا منفی بودن روابط کل شبکه، براساس مثبت یا منفی بودن روابط موجود تعیین میشود. این روابط همچنان تصادفی هستند، اما تصادفی بودن آنها محدودهای دارد که طبق توضیحات نظریه هایدر تعیین میشود. آنها همچنین این نکته را در نظر گرفتند که برخی از افراد در روابط خود دوستانهتر هستند؛ یعنی احتمال مثبت بودن روابط آنها بالاتر است.
آنها مدل خود را روی دادههای نظرات وبسایت Slashdot، روابط نمایندگان مجلس آمریکا، تعاملات تُجّار بیتکوین، و نظرات محصولات وبسایت Epinions اجرا کردند. این مدل توانست این شبکهها را با موفقیت مدلسازی کند. در نتیجه، شبکههای اجتماعی با نظریه تعادل هایدر سازگار هستند. پژوهشگران میگویند این مدل نشان میدهد که حتی میتوان این نظریه را به گروههای چهار نفره یا بیشتر بسط داد.